آغاز یک نمایش با رونمایی از دستفروشان مترو
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۰۰۹۴۹
شهرام گیلآبادی پس از پرداخت سانتیمانتال به مقوله کارتنخوابی در تماشاخانه ایرانشهر، قصد دارد با ایجاد یک فضای تبلیغاتی، این بار نمایشی با حضور دستفروشان مترو روی صحنه برد. ۱۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۲:۴۶ فرهنگی سینما و تئاتر نظرات - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، در حالی که مشکلات اقتصادی در ابعاد مختلف خود بر جامعه فشار میآورد، شهرام گیلآبادی که سابقه حضور در شهرداری تهران را دارد، تصمیم دارد با موضوع دستفروشان مترو نمایش ابراهیم «عاشقانههای خیابان» روی صحنه ببرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به عبارتی عموم مخاطبان این فضای هنری نیز طبقه بورژوای متمکن است که توانایی خرید بلیت آثار نمایشی را داراست.
گیلآبادی در سال 1396 نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» را با موضوع زنان کارتنخواب در ایرانشهر روی صحنه برده بود. در آن زمان به نمایش گیلآبادی انتقاداتی وارد شد و زمانی که او در یک حرکت تبلیغاتی چند کارتنخواب را برای تماشای اثرش دعوت کرده بود، انتقادها بیشتر هم شده بود.
در آن زمان گیلآبادی به تسنیم گفته بود: «اعتقاد قلبی من این است که هر چه در موضوعات اجتماعی بچهها بتوانند وارد شوند، بحثهای خودمان را به جای سانتیمانتالیسم بورژوازی که در تئاتر ما وجود دارد، بتوانیم حرفهای خودمان را بزنیم.» این در حالی بود که ابعاد اجرای نمایش گیلآبادی از انتخاب بازیگرها سلبریتی تا تبلیغات شهری و حضور در ایرانشهر نشان از بورژوازی نمایش میداد. گیلآبادی در گفتگو با تسنیم درباره این اتهامات گفته بود: «بورژوازی یک چارچوب فرهنگی است که اتفاقاً برای ما فحش محسوب میشود.»
گیلآبادی مدعی بود به واسطه نگارش کتابی با عنوان مخاطبشناسی بر حضور مخاطبان خود نظارت و مطالعه داشته است. با این حال نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» در 30 اجرای خود پذیرای 7 هزار 754 مخاطب بود و با بلیت 35 هزار تومانی به فروش 208 میلیون 848 هزار تومان دست یافت تا یکی از موفقترین آثار در بحث گیشه باشد.
حال در خبری اعلام شده برای اجرای تازه شهرام گیلآبادی قرار است یک مراسم رونمایی از پوستر نمایش با حضور چند دستفروش مترو برگزار شود. این مراسم در خانه هنرمندانی برگزار میشود که با وجود آزاد بودنش برای عموم، به پاتوق طبقه بورژوا بدل شده است. نمایش تازه گیلآبادی همانند اثر قبلیش با حضور بازیگران چهره و خوانندگی رضا یزدانی روی صحنه میرود.
با توجه به افزایش قیمت بلیت در ایرانشهر و رسیدن به رقم 70هزار تومان و حضور چند سلبریتی در نمایش، به نظر فروش اثر تازه گیلآبادی دوبرابر اثر پیشین او خواهد بود.
انتهای پیام/
R1369/P/S4,34/CT1 واژه های کاربردی مرتبط تماشاخانه ایرانشهر تئاترمنبع: تسنیم
کلیدواژه: تماشاخانه ایرانشهر تئاتر تماشاخانه ایرانشهر تئاتر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۰۰۹۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه شهرت و پایانش رنگ کهنهگی نمیگیرد/ ترس و تردیدهای یک ستاره
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانه ای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی ...» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی ...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی ...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسایلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی ...»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با ماموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی ...» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنهگی نمیگیرد.
کد خبر 6097465 آروین موذن زاده